چگونه می توان با کودکان درباره کرناویروس صحبت کرد تا هم نترسند و هم در مواجه با این بیماری هوشیار باشند؟ این پرسش این روزهای والدین است.
روانشناسان معتقدند: والدین باید آگاه باشند که ممکن است فرزندشان نگرانیهایی در مورد شیوع کروناویروس داشته باشد حتی اگر در رابطه با آن صحبت نکند. در واقع به این دلیل که کودک این موضوع را مطرح نمیکند نمیتوان گفت که در ذهن با نگرانیها و ترس ناشی از کروناویروس درگیر نیست.
به گفته روانشناسان لازم است والدین ابتدا به درک درستی از وضعیت و بیماری کووید-19 دست پیدا کرده و سپس با کودک در این رابطه صحبت کنند چرا که باید با اطلاعات صحیح به پرسشهای کودک پاسخ داده شود.
همچنین والدین باید به ترس کودک خود توجه کرده، آن را نادیده نگیرند و احساسات او را تصدیق کنند. هرچند که این کار مستلزم آن است که والدین ترسها و نگرانیهای خود در مورد این بیماری را مدیریت کرده باشند.
چند نکته :
1-کودکان توجه زیادی به نحوه صحبت کردن بزرگسالان در مورد ویروس کرونا دارند.
2-حقایق دقیق و متناسب با سن کودکان را درباره ویروس کرونا ارائه دهید.
3-کمک کنید کودکان با اضطراب ناشی از بسته شدن مدارس کنار بیایند.
4-برای کمک به کاهش اضطراب ناشی از ویروس کرونا، با کودکان صحبت کنید
5-به کودکانتان بگویید بزرگسالان در حال تلاش هستند تا آسیبی به آنها وارد نشود.
6-در انتها عادات بهداشتی صحیح را به بچه ها آموزش دهید.
امسال و سالهای گذشتهی شما هر چقدر هم که خوب بوده باشند، سال پیش روی شما باز هم میتواند بهتر از آنها باشد.
برای اینکه در این روزهای پرشتاب، آشفته و پریشان نشوید راههایی به شما توصیه میکنیم که بتوانید استراحت کنید، تفکر کنید و شاٰرژ شوید تا بتوانید سال جدید را با روحیهای قوی و نگاهی عمیقتر شروع کنید. دفترچهی یادداشت و فنجان چایتان را بردارید و گوشهای بنشینید و هر چیزی را هنگام خواندن این مطلب به ذهنتان خطور میکند یادداشت کنید.
آنفالو کردنها و لغو عضویتها
با گردگیری کردن نیوزفیدهای شبکههای اجتماعیتان و لغو عضویت در خبرنامههای بیخود و بیارزش، فکر و ذهنتان را سبُک و آزاد کنید. نگاهی به اینباکس ایمیلتان بیندازید تا ببینید هر روز چندین پیام بیاهمیت و وقت گیر دریافت میکنید که به خیلی از آنها دیگر نیازی ندارید؛ همهی آنها را اسپم یا لغو عضویت کنید.
تصمیم بگیرید که چه چیزهایی را باید کنار بگذارید
عادتهای بد، تعهدات بیخودی و حتی شاید روابطی که بیشتر باعث استرستان میشوند تا لذت، همه را کنار بگذارید. مشغلههای بیارزش و اضطراب آور را رها کنید تا تعادل و رضایتتان بیشتر شود.
خودتان را در معرض انتخابهای متعدد قرار ندهید
با انتخاب یک زندگی سادهتر، مغزتان درگیر ارزیابی گزینههای متعدد نخواهد شد. ساده و محدود کردن گزینههای پیش رو، به مغزتان استراحت میدهد.
کابینتهای آشپزخانهتان را سالم سازی کنید
اگر میخواهید سال جدیدتان را با تغذیهی سالمتری شروع کنید (مثل کاری که بیشتر افراد انجام میدهند)، خیلی ساده میتوانید از هله هولههای موجود در کابینتها و یخچالتان شروع کنید تا بتوانید آنها را با خوراکیهای سالمتر در سال جدید جایگزین کنید. از انتخاب اسنکهای سالم شروع کنید.
فایلهای الکترونیکیتان را سازماندهی کنید و بک آپ بگیرید
حالا وقت آن است که از فایلها و عکسهایی که در دسک تاپ دارید، اما دیگر استفادهای برایتان ندارند خلاص شوید. یا حذفشان کنید و یا آنها را مرتب نمایید. از فایلهای مهم بک آپ بگیرید، چون قرار نیست کارهای مهمتان را که برایشان زحمت کشیدهاید از دست بدهید.
دوباره انرژی بگیرید
برای اینکه بتوانید رویاهایتان را در سال جدید به واقعیت نزدیکتر کنید، باید برای آرام سازی روح و جسمتان در بحبوحهی مشغلهها و شتابها وقت بگذارید. اگر مدام آنقدر به خودتان فشار وارد کنید که به خوابتان اهمیت ندهید و از سلامتیتان غافل شوید، نتیجهی کار و تلاشتان هرگز بهترین چیزی که انتظار دارید نخواهد بود. مکث کنید، قدمی به عقب بردارید و آرام باشید و به خودتان فرصتی برای تنفس آگاهانه و تمرکز بدهید.
به چیزهایی که در سال گذشته به دست آوردهاید فکر کنید
ببینید در سالی که پشت سر گذاشتهاید چه چیزهایی به دست آوردهاید و در چه چیزهایی موفق بودهاید که به آن افتخار میکنید. توصیه میکنیم هر روز چند خطی دربارهی کارهای روزمرهتان بنویسید تا همهی حوادث و موفقیتهای ریز و درشت در خاطرتان بماند.
ببینید آیا با خودتان مهربان بودهاید
آیا بابت هر چیزی که به دست آوردهاید به خودتان امتیاز دادهاید؟ یا اینکه بارها به خودتاتن شک کردهاید؟ به این فکر کنید که چطور میتوانید با خودتان مثل یک دوست عزیز رفتار کنید و تصمیم بگیرید با خودتان مهربانتر باشید.
کارآیی و مدیریت زمانتان را ارزیابی کنید
آیا احساس میکنید در انجام پروژههایتان موفق بودهاید یا اینکه همیشه درگیر بودهاید و عقب افتادهاید؟ آیا شیوهی کنونی کارتان جوابگو است یا اینکه باید روش دیگری در سال جدید در پیش بگیرید؟
ببینید آیا قدردانی خود را نشان دادهاید
بیشتر ما در پایان سال بابت داشتهها و موفقیتهایمان سپاسگزاری میکنیم، اما آیا این حس خوب را به دیگران نیز نشان میدهیم؟ با نوشتن یک نامه، یک تماس تلفنی و یا فرستادن هدیه، به دیگران نیز نشان دهید چقدر از آنها ممنون و سپاسگزارید.
از خودتان بپرسید چگونه میتوانید آرامتر باشید
اگر استرسهای زیادی دارید و سرگردانید که چگونه از پس اینهمه کار و مسئولیت بربیایید، پس باید خودتان را تشویق به آرامش کنید و نفس عمیق بکشید. لیست کارهایی که باید انجام دهید پایان ناپذیر است، پس مجبورید همیشه برای آرام سازی خودتان برنامه داشته باشید.
ببینید چگونه میتوانید روابط خود را بهتر کنید
آیا دوست، فرزند، خواهر یا برادر و یا همکاری خوبی بودهاید؟ شاید نبودهاید، و حالا باید به این فکر کنید که چگونه میتوانید روابط خود با دیگران را بهبود دهید. ببینید بیشتر اوقات خود را با چه کسانی گذراندهاید و برای چه کسانی کمتر وقت گذاشتهاید (پدر و مادربزرگ، دوستان دوران دانشجویی و...).
برای هر ماه سه هدف مشخص کنید
به جای اینکه در آغاز سال، برای کل سالتان هدف مشخص کنید (که در واقع منتهی به موفقیت هم نخواهد شد)، سعی کنید در شروع هر ماه، سه هدف برای خود در نظر بگیرید. با این کار به حس و درک بهتری نسبت به الویتهایتان میرسید.
بر یکی از ترسهایتان غلبه کنید
هر کسی حداقل یک کار در ذهن خود دارد که دوست دارد انجامش دهد، اما میترسد و از انجامش طفره میرود. تصمیم بگیرید امسال هرطوری که شده این گره را باز کنید.
کارهای روزمرهتان را سادهتر کنید
چگونه میتوانید کارهای روزانهتان را کمی سبُکتر کنید؟ شاید لازم باشد کمی از بار برنامه ریزیهایتان کم کنید و نسبت به بداههها سخت نگیرید، یا شاید هم برای بیرون آمدن از رختخواب نیاز به فرمول خاصی دارید؟ به این فکر کنید چگونه میتوانید با محول کردن بخشی از مسئولیتهای خود به دیگران، از تعهدات خود کم کنید.
تصمیم بگیرید برای چه چیزهایی بیشتر میخواهید وقت بگذارید
قصد دارید چه کارها، مسئولیتها و آدمهایی الویت زندگیتان باشند؟ به این فکر کنید که دوست دارید هر روز چه احساسی داشته باشید (آرامش، انرژی و یا رضایت؟) و آیا الویتهایی که تعیین کردهاید شما را به این احساسها میرسانند.
باورهای درونیتان را دوباره ارزیابی کنید
باورهای درونی شما، راهنمای اصلیتان در انجام هر کاری هستند و اگر پنج باور اصلیتان را بشناسید، میتوانید تصمیمگیریهای سخت را راحتتر انجام دهید. مثلا اصالت، ذهن آگاه بودن، اشتیاق داشتن و کاربردی بودن هدفها و سادگی ممکن است باورهای درونی شما باشند، پس باید هر تصمیمی که میگیرید بازتابی از این باورها باشند.
یک شعار برای سال جدیدتان انتخاب کنید
برای سال جدیدتان کلمه یا شعاری در نظر بگیرید تا راهنمایتان برای این سال باشد و جایی آن را بنویسید که هر روز ببینید. مثلا کلمهی «ارتباط».
گاهی اوقات زمانهای استرحت و خالی خود را مشغول فیلم دیدن، چت کردن یا فقط در حال گشتن در اینترنت سپری میکنیم. دقیقا بعد از گشتن حدود ۲ الی ۳ ساعت در اینترنت با فشاری عصبی زیاد گوشی را خاموش میکنیم و در گوشهای میاندازیم، با خود میگوییم: «کلافهام کرد، دیگر بس است». در ادامه به موضوع عصبانیت ناشی از استفاده زیاد اپلیکیشنها میپردازیم که در این روزهای در خانه ماندن، بیشتر هم شده است.
لت عصبانیت در همه افراد یکسان نیست و به دستههای زیر تقسیم میشوند، شما جزو کدام دسته هستید؟
ما را از زندگی خود دلسرد میکند
همه ما بارها این جمله را که میگوید: «ظاهر زندگی کسی را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید» را شنیدهایم؛ اما بیایید قبول کینم هر چه این جمله ساده است فهماندن آن به کودک درون کاری بس دشوار است. اتفاقی که برایمان میفتد این است که این کودک بازیگوش درون ما هر چه را که میبیند میخواهد و از ما میخواهد که خواستهاش را برآورده کنیم؛ اما آیا میتوانیم؟ و همین موضوع باعث عصبانیت بی اساس ما از خودمان، زندگیای که داریم و حتی همسرمان میشود. کودک درون مانند تمام کودکان نیاز به حمایت، نوازش و محافظت دارد. میتوانیم از اول خود را از این آسیبهای روانی دور نگاه داریم، چرا که بعد از گذشت مدتی منجر به مشکلات روانیای از جمله افسردگی، اسکیزویید و حتی مازوخیسم میشود.
این زندگی، سبک زندگی ما نیست
به این فکر میکنیم که چقدر اینترنت خوب است و چقدر کارها را برایمان راحت کرده است. دقیقا همینطور است؛ اما گاهی اوقات باید قبول کنیم یک نسخه برای همه کارساز نیست. شما به جای اینکه از قاب اینستاگرام یک جمله از کتاب یا یک دیالوگ از یک فیلم را بخوانید برایتان نه تنها کارساز نیست؛ بلکه دقیقا این چیزی است که در سبک زندگی شما نیست. انسانهای ایدهآلیست، کسانی که همه چیز را کامل و بی نقص میخواهند و برای آن تلاش میکنند با این چند جمله نصفه و نیمه تغذیه نمیشوند و بیشتر در خود عطش ایجاد میکنند. حالا شما باید ببینید اگر انسان ایدهآل گرایی هستید چند ماه است که در خود عطش ایجاد کرده و به آن پاسخ ندادهاید. خشم شما به علت تغذیه نشدن روح شماست. بیایید قبول کنیم هنوز هم خریدن و خواندن کتاب کاغذی و دیدن یک فیلم کامل برایمان دلچسبتر از رفرش کردن صفحه مجازی است.
فکر کارهای مانده بر ما فشار میآورد
گاهی اوقات با وجود دانستن این موضوع که کارهای عقب افتاده داریم، ولی نمیتوانیم دست از فضای مجازی بکشیم و به نوعی قدرت تصمیم گیریمان را از دست میدهیم. در این زمان ما داریم کاری را انجام میدهیم که به نوعی تفریح تلقی میشود؛ اما بخشی از مغز ما همچنان درگیر کارهای جدیتری است که باید انجام میدادیم بنابراین نه تنها خستگی در نکرده؛ بلکه خستهتر هم شده است. زیرا مدام در حال جدال برای یادآوری خود به شما بوده است. در آخر این جدال بین کارهای مهمتر و تفریح هر چند ناکام، ما را به عصبانیت میکشاند و این گونه است که دیگر تمرکز لازم برای انجام کارهای جدی را نداریم.
شما هم از تکرار بیزارید؟ ممکن است شما هم همانطور که من قبلاً تصور میکردم، فکر کنید که تکرار کارها را خستهکننده میکند، ذهن را کند میکند و لذت زندگی را از بین میبرد. باید اعتراف کنم هنوز هم گاهیاوقات دربرابر روال شدن بعضی کارها مقاومت میکنم. ولی موضوع این است که تکرار یک بخش اساسی از قوانین زندگی است.
تصور کنید جاذبه تصمیم میگرفت کمی به کار خود تنوع بدهد چون از روال کار هر روزهش خسته شده است، مطمئناً اصلاً اتفاق خوبی برای ما نمیافتاد، یا به زمین میچسبیدیم یا در هوا معلق میشدیم. با هر نفسی که میکشیم، هر ضربان قلبمان و هر طلوع خورشید زندگی خودش را تکرار میکند. وقتی امور عادی زندگی بهصورت موقت قطع میشوند (مثل زمان زلزله، سونامی و غیره) به این دلیل است که طبیعت میخواهد تعادل خود را بازسازی کند.
خودِ ما هم موجودات عادت و تکراریم. غذاهای تکراری میخوریم، کارهای تکراری انجام میدهیم و با آدمهای تکراری نشست و برخاست میکنیم. فعالیتهای تکراری انجام میدهیم و بعد حوصلهمان سر میرود.
تکرار از این جهت بدنام شده که درمقابل تنوع و غافلگیری قرار میگیرد. تکرار حاشیهی امنی برایمان فراهم میکند که اسیرمان میکند؛ درواقع زندانبانمان میشود. این یک نوع دیدگاه نسبت به تکرار است. ولی تکرار هم مثل خیلی چیزهای دیگر در زندگی خنثی است. با انتخابهامان میتوانیم معنای آن را تغییر دهیم. تکرار فعالیتی است که میتوان از آن هم استفاده کرد و هم سوءاستفاده. تکرار ایجاد عادت میکند – عادتهای خوب و عادتهای بد. تکرار سرچشمهی مهارت و تسلط است.
تکرار باورهایی ایجاد میکند که هم میتواند به ما قدرت دهد و هم ضعیفمان کند. تکرار میتواند بهترین دوستمان یا بدترین دشمنمان باشد. میتوانیم روی جنبهی خستهکننده و مخرب تکرار تمرکز کنیم یا از آن بیشترین فایده را ببریم. ولی چطور میتوانیم تکرار را برای خودمان لذتبخش کنیم؟ میخواهید کار جدیدی را شروع کنید ولی بهخاطر ترس از تکرار هیجانتان را برای آن از دست دادهاید؟ اینجا به پنج راهکار اشاره میکنیم که به شما برای لذتبخش کردن تکرارها کمک میکند.
۱. انگیزهی احساسی ایجاد کنید
به کار گرفتن احساسات مثبت وقتی کار به مراحل یکنواخت میرسد خیلی بهتان انگیزه میدهد. وقتی میخواهید یک مهارت جدید یاد بگیرید، باید برای خودتان هیجان ایجاد کنید. آن را وارد رویاها و آرزوهاتان کنید. با احساساتی عمیق موفقیتتان را تجسم کنید تا انگیزهتان بالا رود. فرض کنید میخواهید زبان اسپانیایی یاد بگیرید. هنرپیشه یا خوانندهی اسپانیایی موردعلاقهتان را معلم خودتان تصور کنید. ببینید چقدر حرف زدن با او میتواند برایتان لذتبخش باشد!
۲. کمکم شروع کنید
بعضی پروژهها به نظر سختتر از بقیه میرسند. یاد گرفتن آن مهارت و آشنا شدن با اصطلاحات مربوط به آن نیاز به تلاش فراوان دارد. مثلاً یادگیری آهنگسازی را در نظر بگیرید با استفاده از تمام تکنولوژیهای موجود – انواع و اقسام برنامههای نرمافزاری، نمونهها، سازها، بعلاوهی اصولی مثل تئوری موسیقی یا حتا یادگیری نواختن یک ساز. وقتی به کلِ ماجرا فکر کنید هیچچیز یاد نمیگیرید.
ولی میتوانید با یکی از آنها شروع کنید. مثلاً یادگیری یک برنامهی کامپیوتری را شروع کنید و قدم به قدم پیش روید. هر کار را تا زمانی که با آن آشنا شدید جلو ببرید و بعد کار دیگری را شروع کنید. با هر قدم درک بهتری نسبت به کلِ ماجرا پیدا خواهید کرد. این کمکتان میکند بهتر تصمیم بگیرید که وقتی زمان مناسبش رسید قدم بعدیتان چه باشد.
۳. بازهی زمانی مشخص نکنید
وقتی انتظار دارید نتیجهی کارتان را ببینید برای خودتان چارچوب زمانی مشخص نکنید. وقتی کار جدیدی را شروع میمنید مطمئناً زمان زیادی را باید با آن سر و کله بزنید. به جای اینکه خودتان را مجبور کنید طبق یک برنامهی زمانی از پیش تعیینشده جلو بروید، بهتر است روی تمرینتان تمرکز کنید و وقتی خودتان راحت بودید قدم بعدی را بردارید.
۴. روی عمل تمرکز کنید نه نتیجه
وقتی کار جدیدی را شروع میکنید، با خودتان فکر میکنید که حرفهای شدن در آن کار چه حسی میتواند داشته باشد. ولی واقعیت این است که استاد شدن در یک مهارت تازه زمانی بسیار زیاد (حداقل ۱۰،۰۰۰ ساعت) و تکرارهای فراوان میخواهد. پس روی بهترین شدن در آن مهارت تمرکز نکنید. به تمرین و پیشرفتتان توجه کنید. آیا امروز بهتر از دیروز بودهاید؟ همین برایتان انگیزه میآورد.
۵. فعالانه درگیر شوید
خودتان را عمیقاً در آن تجربه درگیر کنید. باید با کاری که میکنید یکی شوید. آن را زندگی کنید، آن را نفس بکشید، لمسش کنید، آن بو کنید و بچشید. این بالاترین لذتی است که هرکس میتواند در زندگی داشته باشد. مثل یک بچه بازی کنید و یاد بگیرید، ز غوغای جهان فارغ. درمورد مثال یادگیری زبان اسپانیایی، مکالمهای با همان سوپراستار محبوبتان داشته باشید. اگر هنوز هم نمیتوانید کلمهای را تلفظ کنید، آن را بلند تکرار کنید و بخندید. یکبار دیگر آن را در لغتنامه چک کنید و دوباره سعی کنید.
نبایدها
اینجا به کارهایی اشاره میکنیم که معمولاً بهصورت ناخودآگاه انجام میدهید و باعث میشوند از فعالیتهای تکراری خسته شوید. اگر میخواهید از تکرارها لذت ببرید:
آن عمل را به وظیفهای که حتماً باید انجام دهید تبدیل نکنید. یادتان باشد این کار را میخواهید به انتخاب خودتان انجام دهید.
درمقابل کاری که میخواهید بکنید مقاومت نکنید. درعوض به آیندهی آن نگاه کنید، مطمئناً موفق خواهید شد.
کار امروز را به فردا نیندازید. به خودتان متعهد باشید.
نگذارید تردید و ترس فلجتان کند. احساساتتان را تشخیص داده و به راهتان ادامه دهید. یادتان باشد هیچوقت خیلی دیر یا خیلی زود نیست. آمادگیتان هم هیچوقت خیلی زیاد یا خیلی کم نیست.
به خودتان نق نزنید. خیلی خوب است که دلایلی را که میخواستید این کار را شروع کنید به خودتان یادآور شوید. خودتان را بهخاطر خطاها و وقفهها ببخشید و به جلو حرکت کنید.
تکرار برای رشد شما ضروری است. تکرار دوستی فوقالعاده است. از همراهیش لذت ببرید و بگذارید به شما برای رسیدن به خواستهها و هدفهاتان کمک کند.
نخل و نارنج، زندگینامهی داستانیِ شیخ مرتضی انصاری- فقیه و مجتهد شیعه- است که به قلم وحید یامینپور نگاشته شده و توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است.
نخستین و بزرگترین مزیّت این اثر سوژهی بکر و کمتر شناخته شدهاش است. اگرچه آثار شیخ مرتضی انصاری از منابع مورد مطالعهی طلاب و علما بوده، اما روایتی روان و منسجم از سیر زندگی ایشان وجود نداشته است. این کتاب، زنگارِ گذشتِ زمان را از چهره و زندگی شیخ انصاری زدوده و ایشان را به مخاطب امروزی نیز معرفی کرده است.
البته شهرت نویسنده نیز در دیده شدن و استقبال از این اثر، بیتأثیر نبوده و نامِ مؤلف، ناشر را بر آن داشته که علیرغم موضوع خاص اثر، این کتاب را در شمارگان زیاد منتشر کند. وحید یامینپور، زادهی دزفول و همشهری شیخ انصاری است؛ بنابراین با مختصات مکانی و آداب و رسوم این شهر آشنایی کامل دارد. به همین دلیل توصیفات دقیقی از شهر دزفول ارائه کرده است.
اثرگذاری شیخ مرتضی انصاری بر جریان فقه شیعه مشهور است و تلاش مثالزدنی و ستودنی او در تربیت شاگردانی که ساختار علمی دین را قوت بخشیدند و شاگردان آنها بعدها دنیا را تکان دادند بر همه مشخص است .
شاگردانی که این عالم تربیت کرد ، پرچمدار مبارزات سیاسی تاریخ سازی در خاورمیانه شدند ؛ بهعنوان نمونه میرزا محمدحسن شیرازی عهده دار زعامت دینی شیعیان شد و توانست در برابر قرارداد استعماری عصر ناصرالدین شاه فتوای مهم تحریم تنباکو را صادر کند و مردم را به مقاومت فرا بخواند .
پیروزی میرزای شیرازی توانست راه را بر جنبش های بعدی فراهم کند و دیگر شاگردان شیخ انصاری در ربع نخست قرن چهاردهم هجری توانستند نخستین انقلاب ۱۰۰ ساله اخیر را در منطقه خاورمیانه رهبری کنند . مکتب علمی و فقهی او شاگردانی چون امام خمینی (ره) داشت که اولین حکومت دینی در دوران غیبت کبری را بنا کردند .
در قسمتی از کتاب می خوانید :
_ بانو ! بی بی فاطمه برای چه گریه می کند ؟
_ دخترک می گوید از دوستان هم درسش خجالت کشیده .
_ چرا ؟
_ هر روز یکی از شاگردها غذایی می برد تا همه بر سر یک سفره با هم غذا بخورند . امروز به او نان و سبزی داده بودم . می گوید خجالت کشیده چون بقیه در نوبت خود سفره های رنگین انداخته بودند .
_ بانو ! تو هم خجالت کشیدی ؟
_ شیخ ! من با تو قراری گذاشته ام . مگر مرگ به قول و قرارمان پایان دهد .
_ سوالم را جواب ندادی بانو !
سکوت سراچه را فراگرفت . بی بی فاطمه سرش را پایین انداخته بود و زیر چشمی به مادرش نگاه می کرد . او بسیار پدرش را دوست می داشت . آن چنان که طاقت سکوت او را هم نداشت . کار شیخ سخت بود هم باید اهل خانه را به این زندگی عادت می داد و هم آن ها را شاد نگه می داشت . فقیر بودن و شاد بودن آسان نیست . ثروت شادی نمی آورد و البته فقر هم شادی را از بین نمی برد . منشا شادی بیرون از انسان نیست که با سروسامان دادن به بیرون از خود آن را خلق کند یا از دستش بدهد . شیخ باید به دخترکش می آموخت که شادی نه در سفره است نه در بقچه و طاقچه ، شیخ زیر چشمی به دخترش نگاه کرد و لبخند زد .
_ نان تازه ای که مادرت درست می کند حتی به تره هم نیاز ندارد دخترکم . نان مادر پز را با هیچ چیز عوض نکن .
بی بی فاطمه کودکانه خندید و از حجم نگرانی اش بابت پدر کمتر شد .
_ شیخ لااقل بگذار تره را با نان بخورد . وضع را بدتر نکن .
و همه با هم خندیدند ، دخترک بیشتر از بقیه . خود را در آغوش پدر انداخت و نشان داد که ناراحتی دقایقی پیش کم ارزش تر از محبت پدر است و آن را فراموش خواهد کرد . او هیچ گاه پس از آن روز هم چیزی بهتر از نان تازه و سبزی با خودش مکتب نبرد و هر بار هم اگر خجالت کشیده بود به روی خود نیاورد .
_ بانو اگر در چیزی می توانی بیشتر قناعت کنی چنان کن . من از مصرف حتی یک پول بیشتر از نیاز واقعی می ترسم .
_ راستش باور نمی کردم که بتوانم این طور زندگی کنم و از آن عجیب تر نمی دانستم که با این حد از پرهیز هم می شود زندگی کرد . من معنای پرهیزکار را تازه دریافته ام .
...
او در آن زمان مرد شصت ساله ای بود که کمتر از پیش می خفت ، کمتر از پیش می خورد ، کمتر از پیش دیده می شد مگر در حرم هنگام سجده و مناجات ، یا در مدرس هنگام تکلم به زبانی محکم و مجذوب کننده و گاهی در موقعیتی عجیب که هیچ کس انتظار نداشت .
_ او شیخ اعظم است ؟
_ کدام را می گویی ؟
_ همان که پیرزنی را به دوش گرفته .
_ یا للعجب ! خود اوست ، شیخ است .
_ شنیده بودم که مادرش زمین گیر شده و شیخ خودش او را به دوش می کشد و به حرم می برد .
مادر پیر زمین گیر و کم بینا شده بود ، و کمی هم کم حوصله . شیخ هر روز طبق برنامه در ساعتی معین به دیدن مادر می رفت و با او سخن می گفت از خاطرات گذشته و احوالات روز . گاهی سر به سرش می گذاشت و با هم می خندیدند . پیرزن هر وقت اراده می کرد خود شیخ او را به دوش می گرفت و می برد . بردن مادر با گاری یا اسب و استر ممکن بود و شاید برادران کوچکتر شیخ عهده دارش می شدند ، ولی شیخ اصرار داشت که خودش چنین کند ، حتی آن زمان که خاتم الفقهایش می خواندند .
روزهای در خانه ماندن، میتواند دشواریهای زیادی را به دنبال داشته باشد. بخشی از این دشواریها متوجه رابطه همسران است. موضوعی که تجربه چین نشان داده است، میتواند بسیار جدی باشد. این روزها گزارشهایی از چین منتشر شده است که نشان میدهد در مناطقی که کرونا شیوع داشته است، بعد از پایان قرنطینه، درخواست همسران برای طلاق افزایش قابل ملاحظهای داشته است.
هر چند بخشی از این افزایش به واسطه نبود امکان جدایی در روزهای قرنطینه بوده است، اما بخش دیگری از ماجرا میتواند به واسطه تجربه دشوار قرنطینه خانگی باشد. تجربهای که میتواند عوارضی جدی بر رابطه همسران داشته باشد. اما اگر بخواهیم در این روزهای در خانه ماندن از این عوارض پیشگیری کنیم، باید به چه نکاتی توجه داشته باشیم؟
هیجانات ناخوشایند را به رسمیت بشناسید
این روزها به واسطه فشاری که هر کدام از ما احساس میکنیم، بیشتر احتمال دارد هیجانات ناخوشایند مانند عصبانیت و غم سراغ ما بیاید. هر چند بروز عصبانیت به شکلی که باعث آسیب به دیگران شود، در هر حالی اشتباه است، اما این روزها اگر همسرتان جایی واکنشی تند نشان داد، سعی کنید کمی بخشندهتر از روزهای قبل باشید و با یادآوری این که همه ما تحت فشار زیادی هستیم، مانع از تداوم دلخوری شوید.
از همسرتان به اندازه انتظار داشته باشید
درست است که این روزها اغلب ما زمان بیشتری را با همسرمان صرف میکنیم، اما این به معنای آن نیست که همسرمان در قبال ما، احساسات، نیازها و درخواستهای ما خیلی بیشتر از گذشته مسئولیت دارد. البته که این روزها به همه همسران توصیه میشود که هوای همدیگر را داشته باشند و حمایت عاطفی در این روزها را فراموش نکنند، اما یادتان باشد همسر شما قرار نیست تمامی نیازهای عاطفی شما را برآورده سازد.
بخشی از نیازهای عاطفی شما این روزها به واسطه نبود رفتوآمد با دوستان یا اقوام، پاسخی دریافت نخواهند کرد و هر چقدر هم همسرتان تلاش کند، نمیتواند به تمامی نیازهای عاطفی شما، پاسخ مناسبی دهد. پس در عوض دلخوری و عصبانیت، تلاش کنید راههای دیگری را برای حل این موضوع پیدا کنید. تماس منظم تلفنی با افرادی که دوستشان دارید، میتواند تا حدی فشار را از روی دوش همسرتان کم کند. تهیه فهرستی از فعالیتهای آرامشبخش و مورد علاقه خود را هم فراموش نکنید. انجام کارهای مورد علاقه تا حد امکان، میتواند توقع شما از همراهی همسر را هم تاحدی تعدیل کند.
فضای خصوصی برای خود و همسرتان در نظر بگیرید
اگر قرار باشد شما و همسرتان زمان زیادی را در خانه صرف کنید و اصرار داشته باشید که تمام این زمان را به فعالیتهای دونفره اختصاص دهید، مطمئن باشید که بعد از مدتی سر و کله دلخوری پیدا خواهد شد. برای جلوگیری از این موضوع، در کنار فعالیتهای دونفره مانند تماشای فیلم مورد علاقه، حتما زمانهایی را به فعالیتهای دلخواه شخصی خود اختصاص دهید و برای همسرتان هم چنین موقعیتی را فراهم کنید.
مسئولیتهای فرزندان را متناسب با شرایط تقسیم کنید
افرادی که این روزها سر کار نرفته و ناچار به ماندن در خانه شدهاند، تا حدی بیشتر از قبل میتوانند استراحت کنند؛ اما این وضعیت در مورد بیشتر مادران نه تنها صدق نمیکند که با تعطیل شدن مدارس، کارهای خانه افزایش زیادی پیدا کرده است. ادامه یافتن این وضعیت و انجام کارهای بیشتر از حد معمول، میتواند باعث فرسایش روانی شود. برای جلوگیری از این مسئله، لازم است این روزها پدران بیشتر از قبل در کارهای مربوط به فرزندان مشارکت داشته باشند.
در بیان احساسات، خلاقیت خود را به کار بیندازید
اگر موضوعی بین شما و همسرتان باعث کدورت شده است، سعی کنید برای بیان آن راهی مناسب پیدا کنید. به عنوان مثال شاید به این نتیجه برسید که گفتگو در این باره به دلیل کاهش آستانه تحمل هر دو نفر شما، روش مناسبی برای این روزها نیست؛ اما در عوض نوشتن یک نامه در این زمینه کمککننده است. البته تصور نکنید که این فقط هیجانات ناخوشایند شماست که برای بیانشان نیاز به روشهای جدید در این روزها دارید. برای هیجانات خوشایند خود هم بهتر است این روزها از روشهای متنوع استفاده کنید.
به عنوان مثال یک روز برای همسرتان کارتی درست کنید تا از او تشکر کنید، برای او پیام صوتی متفاوتی بفرستید یا حتی ویدئویی کوتاه درست کنید. توجه به هیجانات خوشایند و صرف وقت برای آنها، هم به بهبود روحیه شما کمک میکند و هم رابطه شما را تقویت خواهد کرد.
«وَ اللاَّتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبِیراً» نساء (۴)، آیه ۳۴.؛ «و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید، (-(نخست)-) پندشان دهید و (-(بعد)-) در خوابگاه ها از ایشان دورى کنید و (-(اگر تأثیر نکرد)-)، آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند، (-(دیگر)-) بر آنها هیچ راهى (-(براى سرزنش)-) مجویید که خدا والاى بزرگ است». پاسخ این است که آرى، قرآن شریف در آیه مورد بحث، چنین مطلبى را بیان فرموده است و ما هیچ گاه اصل آن را در قرآن انکار نمى کنیم؛ ولى نکته مهم این است که بدانیم اسلام و قرآن که آن همه به زن خدمت کرده است و در زمانى که او را در حد یک کالاى کم ارزش تنزّل داده بودند، وى را به جایگاه بلندى رسانید، چرا چنین دستورى داده؟
به نظر ما این مسئله، یک توصیه و سفارش اخلاقى صرف هم نیست؛ بلکه یک دستور و تکلیف است؛ ولى قبل از آن که به اصل پاسخ بپردازیم، مناسب است نظر اسلام راجع به نوع و جنس زن روشن گردد؛ تا آن حکم قرآنى با توجه به این نظر، مورد تأمل قرار گیرد. در این باره، روایات فراوانى وجود دارد که به چند نمونه زیر اکتفا مى کنیم: ۱. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «من در شگفتم از کسى که زن خود را مى زند؛ در حالى که خودش براى کتک خوردن، سزاوارتر است! زنانتان را نزنید که قصاص دارد». قال النبى صلى الله علیه وآله: «انّى اتعجَّب ممن یضرب امرأته و هو بالضرب اولى منها، لا تضربوا نساءکم بالخشب فان فیه القصاص»، (بحارالانوار، ج ۱۰۰ باب احوال الرجال والنساء، ص ۲۴۹، حدیث ۲۳۸). ۲. همچنین فرمود: «زنان بر مرد کریم، غالب مى شوند و مرد لئیم، بر زنان مسلّط مى گردد. من دوست دارم کریم مغلوب باشم؛ نه لئیم غالب». «المرأته تغلب الرجل الکریم و یغلبها الرجل اللئیم أنا احب ان اکون کریم مغلوب ولا لئیم ینتصر»، (منتدى الشواهق، ص ۱۱). ۳. امام صادق علیه السلام از پدرش چنین روایت کرده است: «وقتى با زنى ازدواج مى کنید، احترامش کنید. او، مایه آرامش شماست. زنان را آزار ندهید و حقوق آنان را ضایع نکنید». «من اتخذّ امرأته فلیکرمها، فانما امرأة احدکم لعبة فمن اتخذها فلایضیعها»، (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۴). ۴. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «هر مردى که بر بد اخلاقى همسرش صبر کند، خدا اجر داوودعلیه السلام را به او مى دهد و به هر زنى که بر بداخلاقى مردش صبر کند، اجرى همچون اجر آسیه که با فرعون کنار آمد، عطا مى کند». بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۴۷. ۵. حضرت على علیه السلام مى فرماید: «در هر حال با زنت مدارا کن و با او به نیکى رفتار نما؛ تا زندگى لبریز از صفا و صمیمیت باشد». قال على علیه السلام: «فدارها على کل حال و احسن الصحبة لها لیصفو عیشک»، (وسائل الشیعه، تهران، ج ۷، ص ۱۲۰، باب ۸۷، ح ۳). ۶. آخرین سخنى که هنگام وفات از رسول خدا شنیدند، سه سخن بود؛ «نماز را بر پاى دارید و مراقب حقوق بردگان باشید و ستم نکنید؛ خدا را خدا را درباره زنان که در دست شمایند. با زنانتان نیکو زندگى کنید و حریم آنان را نگاه دارید». «الله الله فى النساء و فیما ملکت ایمانکم، فانّ آخر ما تکلّم به نبیکم صلى الله علیه وآله ان قال: «اوصیکم بالضعفین النساء و ما ملکت ایمانکم، الصلوة الصلوة»، (حرانى، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، ص ۳۳۴). پس این همه اسلام براى زن ارزش و احترام قائل شده، ولى با این همه اهتمام و ارزشى که اسلام براى زن قائل شده، نمى تواند در مقابل به خطر افتادن سلامت روحى و اخلاقى فرد و جامعه، نرمش نشان دهد؛ زیرا باید توجه داشت که حکم ضرب فقط و فقط مربوط به مورد «نشوز زن» است؛ نه در مورد کارهاى خانه، بچه دارى و انواع اختلاف هاى خانوادگى و یا هرگونه نافرمانى از شوهر. نشوز زن، آن است که او به صورت مکرر و طولانى مدت و بدون هیچ گونه عذر و مشکل، از مسائل زناشویى سرباز زند؛ نه یک بار و دو بار و نه یک روز و دو روز و نه در برخى مواقع که فاقد میل شخصى است؛ بلکه در صورتى که این ممانعت و سرپیچى به صورت روش و اخلاق و رویه زندگى زن درآید. به نظر شما، تبعات و آثار این عملکرد چه خواهد بود؟ آیا چیزى جز به فساد کشیده شدن مرد را به دنبال خواهد داشت؟ با این رویه، هم زن به گناه و فساد مى افتد و هم مرد و کانون خانه و خانواده، متزلزل مى شود و مسئله به این جا هم ختم نمى شود؛ بلکه فساد و هرزه گرى و بى بند و بارى، به جامعه کشیده خواهد شد. مردى که تمام مسئولیت هاى خانواده به دوش او گذاشته شده، اینک براى ارضاى تمایلات خود باید به هرزگى در اجتماع بپردازد؛ زیرا او هیچ گونه امیدى به خانه خود ندارد. اولین و بزرگترین آسیب را خود زن ناشزه باید متحمل شود. او مرد و شوهر خود را از دست مى دهد و خانه اش بى فروغ مى شود؛ زیرا مردى که براى نیازهاى خود به خارج از خانه روى آورد، دیگر انگیزه کار و تلاش و اداره زندگى و تحمل مشکلات سنگین آن را ندارد. خلاصه عاقبت این سردى و ناامیدى، فروپاشى کانون خانواده است. البته مفسده عمل آن زن بدین جا نیز ختم نمى شود و بعد از این، نوبت به بى سرپرستى کودکان و بچه هاى خانواده مى رسد.
اصولاً زنى که نمى خواهد به هیچ وجه تمکین کند، چرا ازدواج کرده؟ حتماً به ذهن مى رسد که قبول داریم زن نباید چنین رویکردى در زندگى داشته باشد، ولى چرا براى علاج این مشکل به زدن متوسل شویم؟
پاسخ این است: کسانى که مى خواهند جوّسازى منفى کنند، ابتدا مسئله ضرب و تنبیه را مطرح مى کنند؛ در حالى که دستور اسلام ابتدا موعظه و نصیحت و گفتمان و تعامل است؛ «فعظوهنّ» و اگر مشکل با موعظه هاى فراوان و مکرر حل نشد، قرآن به مرد دستور داده که با زن قهر کند و این قهر در حدى باشد که محل خواب خود را جدا کند؛ «وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ». روان شناسان و متخصصان امور خانواده نیز معتقدند که خانم ها حساسیت فراوانى به این عمل دارند و این شیوه، یکى از عوامل بسیار مؤثر در کوتاه آمدن خانم ها و برگشت صلح و صفا به زندگى زناشویى است. حال اگر این راه علاج هم تا مدتى انجام شد، ولى مؤثر واقع نگشت، آیا باید زن را به حال خود رها کنیم؛ تا کانون خانواده و جامعه را به تباهى بکشد؟ راه حل سوم، تنبیه بدنى است؛ یعنى ضرب؛ «واضربوهن». قبل از مرحله سوم، شارع مى توانست دستور دهد که مرد به دادگاه و قاضى رجوع کند و از زن شکایت نماید یا مسئله را با ریش سفیدهاى خاندان خود و خانمش درمیان گذارد؛ ولى آیا علنى کردن خصوصى ترین مشکل زناشویى، تا وقتى که راه دیگرى وجود دارد، کار صحیحى است؟ اسلام خواسته تا حد امکان این مشکل در محدوده خانه و خانواده حل و فصل شود و مسائل زندگى شخصى زوجین ورد زبان خاص و عام در اجتماع نگردد؛ زیرا به احتمال قوى، زن و شوهر در آینده، با هم صلح و آشتى مى کنند و فقط مسائل خصوصى آنها علنى شده و آبرویشان بر باد رفته است و حریم هاى خصوصى آنها دریده شده که این مسئله، اثر زیادى در از بین رفتن محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر دارد. زن و شوهر دعواهایشان را فردا فراموش مى کنند و ان شاءاللَّه عمرى با یکدیگر خوش و خرم خواهند بود؛ در حالى که اگر این گونه مسائل به بیرون خانه سرایت کند، طعنه ها و سرزنش ها و سرافکندگى ها ادامه پیدا مى کند و برخى از افراد جامعه در این مسئله شیطنت مى کنند و زن و مرد هم براى این که کم نیاورند، مدام از خود دفاع مى کنند و این دفاع، چیزى جز بیان نقاط ضعف طرف مقابل، یعنى همسر نیست و نتیجه آن، بزرگ شدن یک مسئله کوچک و از بین رفتن محبت هاست. خداوند نیز ملاحظه این امور را کرده و الا گناه زن به حدى است که اگر گفته مى شد مرد به دادگاه رجوع کند و قاضى زن را تعزیر (محکوم به شلاق) کند، حکمى مطابق قاعده و قانونى بود؛ زیرا کار او مفاسد بزرگى در بر دارد؛ ولى خداوند خواسته است که این مشکل ابتدا در خانه و به طور خصوصى حل و فصل شود. همه این حرف ها با توجه به معناى ظاهرى «ضرب» بود که ضرب در خانه، بهتر از شلاق و تعزیر در خارج از خانه و توسط قاضى است؛ ولى توجه به مقصود دین از ضرب نیز مسئله را دقیق تر و لطیف تر مى کند. مراد از ضرب، زدن بى قید و شرط نیست. علامه مجلسى(ره) درباره حد و چگونگى زدن بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۵۸ ؛ ر.ک: المیزان، قم، ج ۵، ص ۳۴۹.، روایتى از فقه الرضاعلیه السلام نقل کرده است؛ «... والضرب بالسواک و شبهه ضربا رقیقا؛ زدن باید با وسایلى مانند مسواک و امثال آن باشد؛ آن هم با مدارا و ملایمت». حدیث یاد شده به خوبى نشان مى دهد که «ضرب»، باید در پایین ترین حد ممکن باشد و نباید اندک آسیبى بر بدن وارد کند. وسیله اى که در این روایت به آن اشاره شده، چوبى بسیار نازک، مانند مسواک است. علاوه بر این، شیوه زدن نیز باید ملایم و خفیف باشد؛ به طورى که حتى رنگ پوست، اندک تغییرى نکند. براى اطلاع بیشتر ر.ک: المیزان، ج ۵، ص ۳۴۹ - ۳۵۱. همچنین قبل از انجام مراحل قبلى، نیز شخص مجاز به اقدام مرحله بعد نیست و باید مراتب و مراحل مذکور به ترتیب اجرا شوند. نکته دیگر آن که دستور فوق، جنبه موقت و گذرا دارد و نباید پیوسته باشد؛ زیرا به دنبال این عمل، دو واکنش احتمال مى رود؛ یکى آن که زن به حقوق مرد وفادار شود که در این صورت، قرآن مى فرماید: «فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً»؛ «اگر به اطاعت درآمدند، بر آنان ستم روا مدارید»؛ یعنى در صورت تسلیم شدن زن در برابر حقوقى که بر آن پیمان بسته، دیگر برخورد با وى، ظلم و تجاوز است.
واکنش احتمالى دیگر، آن است که او همچنان سرسختى نشان دهد و کانون خانواده را گرفتار تزلزل و بى ثباتى کند که در این حالت در آیه بعد مى فرماید: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَمًا مِنْ أَهْلِها إِنْ یُریدا إِصْلاحًا یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیمًا خَبیرًا» نساء (۴)، آیه ۳۵.؛ «اگر از جدایى و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (-(تا به کار آنان رسیدگى کنند)-). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق و سازش آنها با یکدیگر کمک مى کند؛ زیرا خداوند، دانا و آگاه است (-(و از نیات همه خبر دارد)-)». بر این اساس، در آخرین مرحله، گشودن گره را به دست نزدیکان و بستگان قرار مى دهد؛ تا در حد ممکن پاى قانون و مراجع قانونى به میان نیاید و کار به نزدیکان و خویشان سپرده شود و آنان نیز با برخوردهاى عاطفى و بررسى هاى عقلانى، در حد ممکن، مشکل را با صفا و صمیمیت حل کنند و خداوند نیز در توفیق اصلاح، آنان را یارى مى دهد. این از لطایف احکام و دستورات نورانى قرآن است؛ تا مسئله با سلامت هرچه بیشتر، روال خود را طى کند.
بر پایه گزارشها، کارکنان بخش سلامت ، پوشک بزرگسالان را به تن میکنند چرا که حتی فرصت رفتن به دستشویی را ندارند.
این روایتی از سختی کشیدن این روزهای پرستاران ، پزشکان و تمامی کادر درمان کشور است در مواجهه با ویروس کرونا و زحمات زیاد آنها برای خدمت رسانی ، که فرصت رفتن به دستشویی را ندارند، پوشک بزرگسالان را به تن میکنند. البته برخی نیز به این دلیل از پوشک استفاده میکنند که نمیخواهند به خاطر رفتن به دستشویی لباسهای ایمنی خود را درآورده یا احتمالاً مجبور به پاره کردن آنها شوند.
تلاش مجاهدانه کادر درمانی پزشکی و پرستاری کشور که با ایثار همهجانبه در مبارزه با کرونا سلامت خود را در معرض تهدید قرار دادهاند، وصفناشدنی است.
پزشکان و پرستاران حتی با وجود کمبودهای تجهیزات و وسایل حفاظتی عرصه سلامت را ترک نکردند؛ چراکه نام آوران ایران زمین هستند و ترجمان واقعی کنار مردم بودن چیزی جز ایثار را نشان نخواهد داد.
تنها کاری که ما برای کمک به ریشه کن شدن این بیماری میتوانیم انجام دهیم ، در خانه ماندن و رعایت توصیههای بهداشتی است که میتوان بهترین هدیه مردم به پرستاران و کادر درمانی در بحران ویروس کرونا تلقی کرد و گفت: بیش از ۱۵۰ هزار پرستار در خط مقدم مقابله و مهار ویروس کرونا، شبانه روز در مراکز درمانی کشور از سلامت مردم مراقبت می کنند.
برای سلامتی همه کادر درمانی و در وسعت بزرگتر کل جامعه این روزها دعا کنیم و سعی کنیم روحیه خود و اطرافیان را حفظ کنیم.
درست زمانی که به نظر میرسد دانشمندان، پنگولینها را به عنوان مقصر اصلی اپیدمی کروناویروس شناخته اند، برخی از دانشمندان دیگر انگشت اتهام را به سمت انسان نشانه رفته و انسان را مقصر اصلی این اپیدمی معرفی میکنند. در باورهای محلی و طب سنتی چین این تصور وجود دارد که پوست پانگولین دارای مزایای مختلف درمانی و پزشکی است و از آنجایی که به طور غیرقانونی شکار میشوند، گفته میشود این جانور در بازارهای حیوانات زنده چین، هر کیلوگرم تا ۶۰۰ دلار خرید و فروش میشود.
اخیراً پژوهشگران عرصه بیماریهای همه گیر، مجدداً توجهها را به سمت پنگولین ها-این مورچه خوارهای زره پوش کمیاب- به عنوان منشأ ویروس کرونا معطوف کرده اند. بر اساس این یافته دانشمندان، این جانوران احتمالاً به عنوان یک ناقل واسطه، ویروس را از گونهای خفاشها دریافت کرده و به انسان منتقل کرده اند. اما درست زمانی که به نظر میرسد مقصر اصلی اپیدمی کروناویروس پیدا شده، برخی از دانشمندان دیگر انگشت اتهام را به سمت انسان نشانه رفته و انسان را مقصر اصلی این اپیدمی میدانند. پرفسور «رابرت بریمان» دکتر و استاد بهداشت جهانی و بیماریهای عفونی در دانشگاه اموری آمریکا، یکی از این افراد است که خبرگزاری سی ان ان، طی گزارشی به انعکاس نظرات او در این خصوص پرداخته است.
در اوایل شیوع سارس، یعنی حدود ۱۷ سال پیش، من با تیمی بین المللی از دانشمندان برگزیده شده توسط سازمان بهداشت جهانی در پکن و گوانگژو بودم. در بازارهای حیوانات زنده در کشور چین، «گربه زباد» (گونهای پستاندار شبیه به سمور)، یک کالای غذایی بود.
این گونه از پستانداران (Civets)، که بیشتر از گربه شبیه به راسو هستند، یک غذای فوقالعاده در چین به شمار میروند و اعتقاد بر این است که فواید سلامتی زیادی دارند. گربه زبادها حیوانات خجالتی هستند و از انسان و حیوانات دیگر دوری میکنند. شهرنشینی و جنگل زدایی زندگی این گونه از پستانداران را تهدید کرده بود و آنها را در تماس نزدیکتر با «خفاشهای نعل بینی» (گونهای از خفاش ها) و محل زندگی آنها قرار داد، که تحقیقات نشان داده بود حامل اصلی ویروس SARS هستند.
پس از تحقیقات طولانی، مشخص شد که گربه زبادها باعث شیوع SARS شده اند. در ابتدا گربه زبادها در اثر از میان رفتن زیستگاههای طبیعی خود توسط انسان، به غارهایی پناه بردند که زیستگاه طبیعی خفاشهای نعل بینی به عنوان منبع اصلی ویروس سارس بودند. طی این تماس گربه زبادها به میزبان واسطه تبدیل شدند و احتمالاً این ویروس از طریق تماس با غارنوردان به انسان منتقل شده است در حالی که خفاش نعل بینی احتمالاً کماکان به عنوان منبع اصلی ویروس باقی مانده است.
این در حالی است که مطالعات اخیر نشان میدهد که احتمالاً شباهتهای چشمگیری بین ویروس SARS و ویروس جدید کرونا وجود داشته باشد. اخیراً نیز متخصصان کروناویروس ها، شباهت ژنتیکی بسیاری میان ویروس عامل Covid۱۹ و ویروسهای موجود در پانگولینها (گونهای مورچه خوار با پوست زره مانند) پیدا کرده اند که منجر به این فرضیه شد که این جانوران، دقیقاً همچون گربه زبادها در اپیدمی سارس، به عنوان میزبان واسطه ویروس عامل Covid۱۹ عمل میکنند.
اما اگر پنگولینها یا گربه زبادها بتوانند صحبت کنند، قطعاً هیچ مسئولیتی راجع به شیوع بیماریهایی که با ویروس همراه آنها در ارتباط است، نمیپذیرفتند و من هم با آنها موافقم که مقصر اصلی در هر دو شیوع کروناویروس که در چین آغاز شد، پنگولین ها، خفاش نعل بینی و یا گربه زبادها نیستند. ما اکنون با دشمن آشنا شده ایم و این دشمن در واقع خود ما هستیم. پنگولینها همچون آرمادیلاها (جانوری شبیه به پنگولین) به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند و در حالی که یک گونه محافظت شده هستند، اغلب از کشورهای آفریقایی و آسیایی به چین قاچاق میشوند و در آنجا به دلیل گوشت و پوستشان فروخته میشوند. در باورهای محلی و طب سنتی چین این تصور وجود دارد که پوست پانگولین دارای مزایای مختلف درمانی و پزشکی است و از آنجایی که به طور غیرقانونی شکار میشوند، گفته میشود این جانور در بازارهای حیوانات زنده چین، هر کیلوگرم تا ۶۰۰ دلار خرید و فروش میشود.
اما در واقع ما بیشتر از شکار، از راههای مختلف دیگر بر زندگی این موجود تأثیر گذاشته ایم. با افزایش جمعیت انسانی، حمله ما به انواع زیستگاهها گسترش مییابد و حتی اشتهای ما برای حیوانات خاصی که در معرض انقراض اند نیز کاهش نمییابد. همانطور که برای گربه زبادها رخ داد، جنگل زدایی، زیستگاههای عمده پانگولینها را به طرز چشمگیری تحت تأثیر قرار داده و آنها را با حیوانات دیگر از جمله خفاشها -که مخزن اصلی ویروسهای خطرناکی مانند ویروس نیپا و احتمالاً ابولا هستند- در تماس نزدیک قرار داد. این مسیری است که احتمالاً شیوع بیماری را تسهیل کرده باشد.
رفتارهای ما - تعامل با این حیوانات و زیست گاههای آنها - مسئول خطراتی است که به طور فزاینده نه تنها گونههای جانوری بلکه حتی شاید خود ما را نیز تهدید میکند. اگر کاری نکنیم، شیوع بیماریهایی مانند Covid-۱۹ همچنان رخ خواهد داد و احتمالاً باید شاهد افزایش تعداد آنها نیز باشیم. با توجه به تحرک بی سابقه ما، یک واقعه انتقال ویروس از حیوان به انسان، در یک مکان دورافتاده میتواند به سرعت منجر به یک فاجعه جهانی، مانند آنچه که اکنون تجربه میکنیم، شود. پاکسازی زمین برای فعالیتهای انسانی، منجر به تماس با (و بین) حیوانات و ترشحات آنها با شدت غیر قابل تصوری میشود. برخی از حیوانات ممکن است نسبت به ارگانیسمهایی که قبلاً در معرض آن قرار نگرفته بوده اند، واکنش نشان داده و ما را در موقعیتی قرار دهند که از نظر ایمنی پاسخی برای ان نداشته باشیم.
گاهی اوقات، مانند مورد Covid-۱۹، ویژگیهای جدید ژنتیکی ویروس آن را برای انسان مضر میکند. شکار و خرید و فروش حیوانات عجیب و غریب و البته در معرض خطر انقراض، اغلب آخرین ضربه و مسیر را برای انتقال عوامل بیماری زا به انسانهای مستعد فراهم میکند. اگر مانند مورد SARS و Covid-۱۹، ویروس قادر به انتقال از انسان به انسانی دیگر باشد، تنها یک واقعه سرایت میتواند با توجه به میزان تحرک انسان در قرن بیست و یکم، به یک بیماری همه گیر جهانی منجر شود.
رفتارهای ما در شکل گیری خطراتی که با آنها روبرو هستیم و یا در آینده با آنها روبرو خواهیم شد، نقش بسزایی دارند. بنابراین، ما چند انتخاب بیشتر نداریم؛ یا بپذیریم که شیوع بیماریهایی مانند Covid-۱۹ به صورت فزایندهای افزایش خواهند یافت و احتمالاً با افزایش جمعیت، تعداد آنها نیز شتاب مییابد. در واقع با این مسئله کنار بیایم و همچنان تعرض به انواع مختلف زیستگاهها را گسترش دهیم، حیوانات خاص را تحت فشار قرار دهیم و به دنبال آن خطرات احتمالی بیشتر را بپذیریم.
یا، میتوانیم به این باور برسیم که تهدید برای انسان (و به طور بالقوه سایر گونههای جانوری) بسیار بزرگ است و باید در جهت تغییر مسیری که در آن هستیم، به طور جدی اقدام کنیم. به عنوان مثال، کارشناسان محیط زیست و کارمندان دولت باید بهترین راه حلها برای کنترل دقیق برداشت محصول از درختان و استفاده از زمین با توجه به تأثیر بر روی زیستگاههای جانوران، را شناسایی و بکار گیرند. آنها میتوانند این کار را بر اساس یک چشم انداز خاص، به منظور کاهش خطر انتقال آلودگی از حیوانات به انسان (و از جمله ملاحظات دیگر) انجام دهند.
رویکردهای سیستماتیک و مبتنی بر اطلاعات که قابلیت هماهنگی با موقعیتهای مکانی، باورها و شیوههای فرهنگی مردم مختلف را دارد، به سیاست گذاران کمک خواهد کرد تا گسترش عقلانی جمعیت و استفاده ایمن و پایدار از منابع طبیعی را پیش ببرند. به عنوان یک تمدن اولین قدم این است که تشخیص دهیم که یک مشکل داریم و تغییر آینده ما ساده نخواهد بود. به جای سرزنش یک مورچه خوار، وقت آن است به هشدارهایی که هر روز برای سلامتی ما و سیاره زمین، بلند و بلندتر میشوند، گوش فرا دهیم.